زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها قبل از وفات
شاعر : گروه شعری یا مظلوم
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل
اگر دلواپسِ من بودهای من بیشتر بودم میان بستگان خود به تو وابستهتر بودم
رسیده لحظۀ مرگم سراغم را نمیگیری؟! به شوق دیدنت از صبح هی خیره به در بودم
میان بسترم جان میدهم حالا تک و تنها منیکه لحظۀ جان دادن چندین نفر بودم
نگـاه اولـم را بـین آغـوش تـو خـنـدیـدم از آن بدو تولد با تو یک جور دگر بودم
نگاه آخرم گـودال بودی گـریه میکردم وَ از موی سرِ آشفـتهات آشـفـتهتر بودم
هنوزم با مرور خاطراتت جان به لب هستم سه ساعت زخم خوردی و سه ساعت محتضر بودم
میان التماس من تو را هر کس که آمد زد چه بر میآمد از این دستِ تنها؟! یک نفر بودم
به ابن سعد رو انداختم آخرسر از غربت منی که از سخن با یک غریبه بر حذر بودم
به پیش چشم من ده اسب از روی تنت رد شد تو خونین پیکر و من بیشتر خونین جگر بودم
بهـانه تا نگـیـرند از نـبود تو یتـیـمـانت برای بچهها هم عمه بودم هم پـدر بودم
سوار ناقهها کردم همینکه دخترانت را برای محملم دنبال مَحـرَم هر نظر بودم
تویی که شرط ضمن عقد من بودی، خبر داری؟! که من از کربلا تا شام با که همسفر بودم
مرا بـازار بـردنـد و مرا آزار میدادند منی را که به عصمت در دو عالم مفتخر بودم
تو را با خیزران میزد مرا ساکت کند دشمن حلالم کن برادر جان برایت دردسر بودم
|